درباره وبلاگ ♥♥♥با عرض سلام امیدوارم شب و روز خوبی داشته باشید ممنون از اینکه به منه غریبه سر زدید♥♥ آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل لینک
هوشمند نويسندگان
♥اذیتش نکن مثل من غریبه...♥ سردش بود دلم را برایش سوزاندم... گرمش که شد باخاکسترش نوشت .. خداحافظ. جمعه 26 مهر 1392برچسب:, :: 21:51 :: نويسنده : mohammad
انقدر لب هایم خندان است که حتی خدا هم غمم را باور ندارد!!! خدایا به خدا غمگینم!!!!! جمعه 26 مهر 1392برچسب:, :: 21:44 :: نويسنده : mohammad
ما که بختم مون از اول بخت بد بیاری بود.. اخره روزای خوبمون که گریه زاری بود.. روزای بد میرن و روزای بد تر میان.. ازدل غم زده ی من نمیدونم چی میخواد؟ روزگار چرخید و من اسیر درمان شدم توی بدبیاریام راهی زندان شدم خلاصه ای روزگار خنجرتو به ما زدی ولی من با این غزل میگم که اشتباه زدی حالا اشک خون به چشم اینو واست میخونم (الهی دستت بشکنه که خنجرت خورد به جونم) الهی دستت بشکنه که خنجرت خورد به جونم
پنج شنبه 25 مهر 1392برچسب:, :: 11:18 :: نويسنده : mohammad
بخاطر همینه که میگن از لب دریا و ساحل هرکی خاطره داره شنبه 20 مهر 1392برچسب:, :: 16:3 :: نويسنده : mohammad
زندگی یک چمدان است که می آوریَش...بار و بندیل سبک می کنی و می بَریش خودکشی مرگِ قشنگی که به آن دل بستم...دستِ کم هر دو سه شب سیر به فکرش هستم گاه و بیگاه پُر از پنجره های خطرم...به سَرم می زند این مرتبه حتما بپرم چمدان دستِ تو و ترس به چشمان من است...این غم انگیزترین حالتِ غمگین شدن است بی تو با من با بدن لختِ خیابان چه کنم...با غم انگیزترین حالتِ تهران چه کنم بی تو پَتیاره ی پاییز مرا می شکند...این شبِ وسوسه انگیز مرا می شکند قبل رفتن دو سه خط فحش بده،داد بکش...هی تکانم بده،نفرین کن و فریاد بکش
مثل سیگار خطرناک ترین دودم باش...شعله آغوش کنم حضرت نمرودم باش هر پسربچه که راهش به خیابانِ تو خورد...یک شبه مرد شد و یکّه به میدان زد و مُرد من تو را دیدم و آرام به خاک افتادم...و از آن روز که در بندِ تواَم آزادم چای داغی که دلم بود به دستت دادم...آنقَدَر سرد شدم از دهنت افتادم می پرم دلهره کافیست،خدایا تو ببخش...خودکشی دست خودم نیست،خدایا تو ببخش شنبه 13 مهر 1392برچسب:, :: 16:53 :: نويسنده : mohammad
هنوزم چشمای تو مثل شبای پر ستارس هنوزم خاطرهات برام مثل عمر دوبارس هنوزم وقتی میخندی دلم از شادی میلرزه هنوزم با تو نشستن به همه دنبا می ارزه ه ه ه ه شنبه 13 مهر 1392برچسب:, :: 15:12 :: نويسنده : mohammad
بعضی وقتا بد جوری بقضم میگیره بعضی وقتا بیچاره حسم میمیره چراغا خاموشه خو دستام سرده دوباره بعضی وقتا تنهایی گریه ام میگیره حس و حال موندن دیگه تهش رسیده دلم گرفته این چیزا سرش نمیشه نگام نکنید اشکامو نمیخوام ببینید! غرورم شکسته دستامو نمیخوام بگیرید من همون ادمی که شاد بود همیشه حال و روزم بده اینجوری نمیخوام ببینید من تنهام فقط سیگارم میفهمه من تنهام چه قد این روزا بی رحمه اااااااااااااااااههههههههههههههههههه! اصلا حوصله ندارم من تنهام چرا کسی نمیفهمه؟؟؟ بعضی وقتا بد جوری بقضم میگیره! (وقتی مال من نباشی... یعنی سهم دیگرونی... وقتی پیشه من نباشی... یعنی پیشه این و اونی... وقتی که دلم میگیره ... تکیه به شونه های دیوار... پر دردی نمیفهمه کسی جز اتیش سیگار... وقتی دنیام و شکستن زیر پاه له شدم هربار... زیرلب زمزمه میکرد تو برو خدا نگهدار... من میرم خدا نگهدار.) بعضی وقتا تنهایی میزنه به سرم بعضی وقتا قید خودم و میزنم اینجوری نبین منو دلم مثل تو شاد بود بعضی وقتا از یه کنایه بیشترم جشام پره غمه سرمو بالا نمیارم بعضی وقتا با یه اشاره میشکنم من مردم این وکسی نمیدونه من مردم همون ادم دیوونه همون ادمی که تو رو دوست داشت یه روزی دلش شکسته دار ه میره نمیمونه بابا ببین پسرتو دیگه مرد شده! اشکامو نبینید منم دلم سنگ شده میگفت میاد یه روزی میخندیم همیشه واسه روزایی که نیومد دلم تنگ شده بعضی وقتا بد جوری بغضم میگیره! بعضی وقتا.......هه (گفتی دور شو از خیالم... من که خیلی وقته دورم... تنها اشتباهم این بود.. فقط عاشق تو بودم... فقط عاشق تو بودم... فقط عاشق تو بودم....)
شنبه 13 مهر 1392برچسب:, :: 14:0 :: نويسنده : mohammad
|